این لیوان نیمه‌ی خالی‌َش دیدنی‌تر است

عجب دسیبلی دارد صدای جای خالیت

گوش ِ زندگیم را کر کرده ،

و من، بیهوده به دنبال پنبه ام ...

D:

کلّ زمستون با همه‌ی سرما، مه، بارون، تگرگ، برف و بورانش حتی توفانش!

همه‌ اینا یه طرف، این نون‌های برشته‌شده رو بخاری هم یه طرف..


+ این مجله‌های سلامت هم فرت و فرت میگن نون برشته سرطان‌زاست نخورید، گوش من که بدهکار نیست!

مرده‌ی متحرک

چقدر بده که آدمی درحالی‌که زندهَ‌ست و نفس می‌کشه ، مرده باشه..

مرده باشه نه‌تنها برای خودش بلکه برای اطرافیانش هم


ادّعــای دینشونم که پلوتونُ رد می‌کنه!

خیلی شیک ُ مجلسی به همسرش خیانت می‌کنه

به خونه که برمی‌گرده میره غسل جنابت می‌کنه!


چرخ گردون


نبودن  ------->  بودن  ------->  نبودن


دل باید بست

نیمه ی آذر جلو پایم هست

کمر همت را محکم تر باید بست 

دل به شیمی، به فیزیکُ به زیست

حتی به دینی،

میگن هست پشت هر تلخی شیرینی




+ نام تارنما عوض شد :)


بر فراز موج ها

آن دم که آدم های پیرامونم

خود را تسلیم می بینند در برابر موج ها،

من در تلاشم موج سواری بیاموزم.


- میخوام  قبل از اینکه بیشتر بشناسمت؛ همین حالا، ببوسمت!

+ [ شگفت زده به او خیره می شود ]

ـ آخه می ترسم بعد از اینکه شناختمت دیگه تمایلی به این کار نداشته باشم!!!

 

در هم شکن َش

 - چقدر ساده از کنار آن روزهایم گذشتم...هیچگاه گمان نمی‌کردم دلم تا این حد برایشان تنگ می‌شود...

می‌دانم بعدها برای این روزهایت هم دلتنگ خواهی شد ، و حسرت هم شاید خواهی‌خورد...

گویی گیر کرده‌ای در حصاری که خودت با دست‌های خودت ساخته‌ای ، تا هنگامی که حصار خودت پابرجاست ، دیگرحصارها به چشم نمی‌آیند اصلن ،

 از آن‌ها هیچ باکی نیست ، ترست از  پیله‌ی خودت باشد ، تو می‌توانی پاره‌اش کنی ، می‌توانی این پروانه‌ی خفته را به پرواز دراوری ، میتوانی...

 - ولی...

ولی ندارد دیگر ! " پیله ات را بگشا "

سکوت که جای خود دارد

پیامکــ نوشت: کاش به سکوت هم میرسیدیم، عادت کرده ایم فقط به داد هم برسیم...

بهنازنوشت: دیگر کارمان به جایی رسیده که به فریاد همدیگر هم نمیرسیم چه رسد به سکوت!

 

او هم می‌شود مثل بقیه

ــ صبر هم روی بقیه... ببینیم او چه می کند با ما...

 +آخر صبر خشک و خالی را چه سود ؟!